مهراوه ی من!
من پرشکوه ترین سرودهای عالم را
در ستایش تو - ای دختر آفتاب – خواهم سرود.
من پرشورترین ترانه های عاشقی را
که برخوردارترین معشوقان جهان از آن نصیبی نبرده اند،
برایت خواهم ساخت.
ای غزلِ غزلهای دل من!...
همه جا خوب ترین گلهای معطر شعر را
از باغهای عشق و صحراهای اساطیر خواهم چید،
و دسته گلی خواهم بست.
و در یک بامداد اسفندی،
به یاد نخستین پرستوی بهاری
که بر یک عمر زمستانی پر گشود،
ارمغانت خواهم آورد.
مهراوه ی خوب من!
من از اقصای زمین می آیم،
از اقلیم های افسانه،
دریاهای ناشناس،
سرزمین های غریب.
من از اقصای تاریخ می آیم.
من همه ی قرن ها را بوده ام.